loading...
طعم تنهایی
تنها بازدید : 38 پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
به هم قول دادن تا ته دنیا با هم بمونن

حالا سالها بود

که یکی رفتـــه بود و دیگری

هر ثانیه تو ذهنش خاطرات رو مرور میکرد

اون یکی که رفتــ باعث شد

سرنوشت دیگری عوض بشه

صورتی که هیچوقت اصلاح نشد

چشمایی که همیشه گریون موندن

دستایی که همیشه با خار گل زخمی میشدن

.. و کلبه ای چوبی که تو قبرستون ساخته شده بود

چون " دیگری " میخواست همیشه کنار " یکی " که رفتــ بمونه
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 296
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 37
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 40
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 61
  • بازدید ماه : 42
  • بازدید سال : 1,341
  • بازدید کلی : 17,081